Thursday, November 20, 2014
اکسپتنس


بنا که باشد بپردازم به عزیزترین و به جان نشسته ترین چیزی که تاکنون از کسی به من رسیده است، باید بروم سراغ همین پذیرفته شدن.
پذیرفته شدنِ بی قید و شرط، به تمامی و به کمال، نه فقط آن گاه که سرحال و باهوش و زیبایم، که وقتی که ترسو شده ام، یا زیاده از حد زودرنج ام، یا حتی احمق، یا خودخواه ( یا هرچیز دیگری که خوی انسانی ، همه مان را گاهی به سمتش میکشد).
پذیرفته شدن ِمطلق،  از فرق سر تا نوک پا، بدون اینکه از سلولی ، از سر  لطف یا اجبار ، به اغماض گذشته باشیم.
و پذیرفته شدنِ بی چون و چرا، بی آنکه ضرورت تغییری حس شود ، ولو به قدر شانه زدن به مویی که آشفته ست.
به گمانم از جان برخاسته ترین هدیه ای که بتوانم به کسی بدهم هم همین است.
Subscribe in a reader
2 Comments:
Blogger amine said...
پذیرفته شدنِ بی قید وشرط... چیزیه که مدتهاست دنبالش میگردم

Anonymous Anonymous said...
خوشا به حال آنکه هدیه ای تا به این اندازه از جان برخواسته را میگیرد

Post a Comment

 Subscribe in a reader

پیامهای قدیمی تر