Thursday, April 26, 2012
یه روز خوب میاد
. . . و بالاخره یه روز میاد،
 که کله ی صبح وسط صدای بلند موزیک و لیوان شیر نصفه ی تو دستت و لباسای نیمه پوشیده و عجله ت برای رفتن به سرکار و گربه ای که ورجه وورجه میکنه تو خونه ت ،
 به خودت میای،
نگاه میکنی به خودت توی این تصویر،
 و همه ی این جزئیات پیش پا افتاده ای که برای داشتن تک تک ذره هاش زحمت کشیدی.
 و نمیدونی خوشحال باشی از رسیدن به همه ی اینا،
 یا غمگین باشی از حقارت چیزهایی که براشون عمرت رو گذاشتی.
Subscribe in a reader
2 Comments:
Blogger یه آقاهه said...
خوشحال باشه

Anonymous anadi said...
kheili kheili dost dashtam..:)
binazir minevisi hanoz..;)

Post a Comment

 Subscribe in a reader

پیامهای قدیمی تر