Thursday, July 01, 2010
فرزند نسیان
رویایی را در آغوش می گیری،
می بوسی اش.
مینشانی اش در بهترین اتاق.
پذیرایی میکنی.
صمیمی میشوید.
لباس مهمانی ات را درمی آوری.
بعدتر میگویی خودت پاشو چای بریز برای خودت.


د رویا بود این آخه پدرسگ.
Subscribe in a reader
4 Comments:
Anonymous ممد said...
سلام.
عجب رویایی

در آغوش گرفتی

Anonymous amene said...
چه رویای شیرینی

Anonymous رفا said...
بعد میگیم چرا این رویاها سراغ ما نمیان.

Anonymous شب said...
نمیشه یه بار واقعی باشه

Post a Comment

 Subscribe in a reader

پیامهای قدیمی تر