دوتا آدم حسابی
اول : بین دو تا آدم حسابی ، وقتی این "عزیزم" های الکی و "قربونت برم" های دم دستی وارد رابطه می شوند یا شمارش معکوس آن رابطه شروع شده ، یا قبلا شروع شده بوده و حالا داره تموم میشه .
دوم : بین دو تا آدم حسابی شمارش معکوس برای تموم شدن یه رابطه اساسی یا حتی شل شدن یه رابطه اساسی به همین سادگی ها نیست. یه چیز تو مایه های شمردن نفس های آخر خودته وقتی عمو عزرائیل وایساده بالا سرت.
سوم : احساس می کنم که: نفس ِ هفت ، نفس ِهشت ، نفس ِ ................
پ.ن.: و البته که من مسبب اش را مورد عنایت قرار خواهم داد اگر بشناسمش.
پ.ن.2 : والبته که می شناسمش فقط الان در مرحله ای هستم که با تقدیر و قانونش اینه و من نمی فهمم و اه تو چقدر خودخواهی کره خر و این دست ..... ها دارم به خودم گول میمالم.
..