Sunday, September 16, 2007
فرستنده : من


Image and video hosting by TinyPic


1- گیرنده : خدا

خداجون ، ما گشنه مون میشه ، نصفه شب بیدارشدنم سختمونه ، از اینکه هر کاری می کنیم گناه حساب میشه هم احساس خشم فرو خفته ای داریم ، طمع خانوما و جوب شیر و عسلتم نداریم ولی همه اینا رو به خاطر تو تحمل می کنیم . اینا رو گفتم که یه وقت فکر نکنی ما به شعرهای اینا خل شدیم و نور معنویتشون چشمامونو کور کرده و از گشنه موندن خر کیف میشیم.


2- گیرنده : شماها

هرکدومتون جای من بودین الان در بعضی نواحی تون 7 شبانه روز عروسی بود اما من اینجا نشستم و مث بز فقط نگاه می کنم . فکر کنم کمیته ریخته تو عروسی همه رو برده .


3-
نشانی مرا به خاطر بسپار : خالی بر شانه چپ دارم و نشانی از خودت به من بده . در هیاهوی بهشت یا ازدحام جهنم – نمی دانم – راه دیگری برای شناختن هم نداریم .

گیرنده : شناخته نشد .
.
.
Subscribe in a reader
0 Comments:

Post a Comment

 Subscribe in a reader

پیامهای قدیمی تر