Thursday, July 26, 2007
حقیقت


انگار این حقیقت را که بچه هایی که مادرشان منشی است بیش از پیش شبیه مراجعین شرکت پدرشان می شوند ، همه می دانند . همه غیر از پسر بزرگ آقای مدیرعامل .





پ.ن.1: خرمان را فرمودیم که این حرکات فیلسوف نمایانه را بی خیال گشته و همان عرِ معمول خودش را بزند . بعضیها که ابری مبری و این قرتی بازی ها سرشان نمی شود .


پ.ن.2: اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، اس ام اس ، ..................آخیششششششش!!!!!! اینا چرا فکر می کنند که حق دارند واسه حرف زدن مردم هم تکلیف تعیین کنن؟؟؟ بدم میاد از این سست عنصرهایی که هی میگن پیامک ، پیام کوتاه


پ.ن.3 : امشب به همراه خرمان مجددا به این نتیجه رسیدیم که کار دنیا " عجیب الخلقه آخرالزمونی" شده .
Subscribe in a reader
0 Comments:

Post a Comment

 Subscribe in a reader

پیامهای قدیمی تر