Monday, June 18, 2007
پ ن : مرتیکه گاو
پ ن : من دلم یه بزغاله کوچولو میخواد . چرا هیشکی برا من بزغاله نمی خره؟
پ ن : چطوری عزت؟!؟!
پ ن : چیه؟ عشقم کشیده چرت و پرت بنویسم.اول هم بنویسم .
پ ن : حسن مادرت چطوره حسن؟!
پ ن : حالا بزغاله هیچی همستر که میتونی بخری!


***

نکبت


- منگول برو درو وا کن
- حبه انگور برو درو واکن
- اِاِ چرا همه ش من برم؟ دفعه قبل من رفتم
- دفعه قبل که گرگه بود قبول نبود
- الان عمه ته پس؟ گرگه س دیگه
- اَه! بازم باید خورده شیم؟؟



***

آقا از من میشنوید تا میتوانید زن نگیرید ، شوهر که دیگه اصلا و ابدا نکنید ، تیریپ هم اگه با کسی برمیدارید دیگه به هزار چیز دیگرتان بسنده کنید و آدرس بلاگتان را ندهید . اگر دادید و بعدا از بیماری حرف – در – گلو – گیر کردگی و پشت بند آن از" درخود خفه شدگی " مردید به من مربوط نیست. قبلا هشدار داده بودم .

پ ن مجدد : بالاغیرتا جلوی این دوست پسر / دوست دخترهایتان را هم بگیرید انقدر هی نیایند شکم کامنت گذاران محترمتان را سفره کنند .



.
.
Subscribe in a reader
0 Comments:

Post a Comment

 Subscribe in a reader

پیامهای قدیمی تر