Wednesday, April 18, 2007
من و شب


Image and video hosting by TinyPic

شب گفت تنهاییم جفتمان
به شب گفتم همه دارند ضدحال می زنند این روزها
شب سکوت کرد
با هم غصه خوردیم
با هم خوابیدیم
من اما باز هم خوابم نبرد
و شب این را نفهمید
مثل تو
و من باز صبر کردم
مثل خودم
تا اینکه شب هم قطع کرد
مثل تو
و من ماندم منتظر روز
.
.
به روز گفتم تنهاییم جفتمان
روز گفت جفتمان؟ من که تنها نیستم!
و من مثلا نیشخندش را ندیدم .
.
همان شب گویا بهتر بود.



پ.ن. : شب گفت تنهاییم جفتمان.......
Subscribe in a reader
0 Comments:

Post a Comment

 Subscribe in a reader

پیامهای قدیمی تر