Saturday, February 10, 2007
مادرم پاتو از روی این یه وجب بهشت بردار pls!!



. . . .آره پسرم ،
بعد از ظهر یه روز گرم تابستون که مامان باباهامون زیر باد کولر چرت می زدن ،
ما یواشکی شناسنامه هامونو ورداشتیم و رفتیم محضر . . . . . . . .



پ. ن . : حداقل یه پاتو وردار!
Subscribe in a reader
0 Comments:

Post a Comment

 Subscribe in a reader

پیامهای قدیمی تر