شنوندگان عزیز ! به قصه ای که هم اکنون به دستمان رسید توجه فرمایید !یکی بود ، یکی نبود . غیر از خدا هیچکس نبود .
واسه یه بارم که شده کلاغه مثه آدم به خونه ش رسید و ملتی رو سرکار نذاشت .
خلاص.
پ . ن . : میدونی هانی ! همۀ این گربه رقصونی هات واسه اینه که تا حالا اون روی سگمو ندیدی .
پ . پ . ن . : همیشه گفته ام آدم باید یه وقتی را اختصاص بدهد به اینکه یکی از این آدمهایی که عقلشان توی لُپشان است را گیر بیاورد و لُپش را آنقدربکشد که حرفش یادش برود . حالا هرچقدر هم که میخواهد مهم باشد .
پ . پ . پ . ن . : نامردا همۀ موتوری ها رو خوردن جاش پفیلا گذاشتن اونم با طعم پنیر .