آمدم ، نعره مزن ، جامه مدر ، هیچ مگو
تو،
دانه های مرا بر میداشتی وآرام آرام به سوی قفس میرفتی .
من ،
ایستاده بودم و تو را نگاه میکردم که .........
گویا بعضی پرنده ها را بدون دانه و دام میگیرند .
**********
As the days go by , I think how lucky I am that you`re not here to ruin it for me .
**********
نمیگویم فراموشش مکن ، گاهی به یاد آور
اسیری را که میدانی نخواهی رفت از یادش
**********
طبیعیه که هر
تو یی اون
تو نیست .