Saturday, May 29, 2004


شب بود . سر چهارراه ، پشت چراغ قرمز .

گفت : خانوم يه دسته گل بدم بهت؟.....

نگاش نكردم . فقط سرمو تكون دادم.

گفت : دسته گلش قشنگه ها.....

راست ميگفت . يه عالمه گل رز قرمز ، پيچيده تو زرورق سفيد . اما گل خريدن انگيزه ميخواد ، نميدوني اينو هنوز؟

پس يه شاخه بخر ، 100 تومن.....

اين بار گفتم : نميخوام پول خرد ندارم.

از وسط دسته گل يه شاخه گل درآورد و از پنجره گذاشت رو داشبرد.
گفتم : نميخوام ورش دار .

نشنيد يا شنيد ، اهميتي نداد . دنبال كيف پولم گشتم . پيداش كه كردم رفته بود .

رفته بود و يه شاخه رز قرمز مونده بود رو داشبرد.
Subscribe in a reader
0 Comments:

Post a Comment

 Subscribe in a reader

پیامهای قدیمی تر