اين روز ها فكر ميكنم به "نبودن" . به اينكه اين بار كه پرسيدند ميخواهم به اين دنيا بيايم يا نه بگويم : " نه " !
آن وقت شايد به جاي بهتري بروم (اگر وجود داشته باشد) ، به جايي كه بتوان ديوارها را برداشت ، محدوديت ها را حذف كرد.
جايي كه بتوان به سطح بالاتري از حيات دست پيدا كرد ، طوري كه روان انسان را واقعيت هاي فيزيكي و مادي محدود نكنند.
جايي كه بتوان بهتر از اين بود ، بشود انسان بود.....نه! جايي كه بشود فراتر رفت ، بتوان فراتر از مرزهاي يك انسان بود ، فارغ از محدوديت هاي مادي ، مستقل از گذشت زمان ، آزاد ، رها ، بدون هيچ قيد و بندي كه روح را به جسم زنجير كند ، فارغ از " در قيد حيات "بودن! اصلآ بدون جسم . بدون ماده . جايي كه اصلآ قوانين فيزيكي وجود نداشته باشند.
جايي كه آدمها استاندارد باشند! رذالت و حقارت و پستي وجود نداشته باشد. هيچ مفهوم منفي اي نباشد ، اصلآ همين كلمه "منفي " هم نباشد، همه چيز مثبت باشد ، فقط خوبي ، چيزهاي خوب، آدمهاي خوب ، موقعيت هاي خوب ، حس هاي خوب....
جايي كه حماقت نباشد . جايي كه اگر آدمها حقير و بي ارزش هستند حداقل بتوانند به عمق حقارت خود پي ببرند و ديگر به وجود پست خود افتخار نكنند.
جايي كه .......
به هر صورت اين بار كه گذشت اما دفعه ديگر كه بپرسند ميخواهم به دنيا بيايم يا نه ، قطعآ جواب بهتري برايشان خواهم داشت، هر چند كه دفعه ديگري در كار نخواهد بود ، هرگز!!قول ميدهم!!
***************************************
وايسا ! وايسا!
يه دقه صبر كن!
سريع نرو كامنت بذار كه : زندگي قشنگه ....آسمون آبيه....خوشحال باش....تا شقايق هست......عشق....محبت......دوست داشتن...!!!!
اينا رو خودم بلدم!!
دنيا از نظر من خيلي جاي خوبيه ، فقط مسئله اينه كه من دنبال يه جاي بهترم. ( كه عمرآ بهش نميرسم!!!!)