اين ترم خدا به دادمون برسه!
استاد محترم شماره 1 يك كتاب 483 صفحه اي معرفي كردن با اضافه مقادير معتنابهي جزوه و البته يه تحقيق در مورد قوانين كار در قرقيزستان و آلباني و پاكستان و هند!
استاد محترم شماره 2 يه كتاب معرفي كردن 428 صفحه.ايشون به شيوه هاي جديد تدريس معتقدند و هر هفته بايد يه نفر درس رو كنفرانس بده.ايشون 8 صفحه ترجمه هم عنايت فرمودن ، البته فعلآ!
استاد محترم شماره 3 يك مقاله و يك گزارش خواستن ، اولي: چالش هاي مديريت توسعه در آفريقاي جنوبي دومي: روند توسعه در كشور چين ايشون هموني هستند كه تشريف برده بوده اند سفر علمي.
استاد محترم شماره 4 پژوهش عملياتي رو طوري درس ميدن كه من فكر ميكنم سر كلاس ز بان تخصصي هستم! البته زبان اسپانيايي!ايشون هم خواستن كه يه مقاله رو ترجمه كنيم. (واقعآ كه چقدر ربط دارن به هم!)
استاد محترم شماره 5 يك رفرنس انگليسي دارن 383 ! البته ايشون تحقيق نميخوان ولي شخصآ حاضرم 3 تا تحقيق بدم ، فقط ايشون يه كم واضح درس بدن!
استاد محترم شماره 6 زبان درس ميدن و حتمآ بايد هر هفته متن ترجمه شده همراهمون باشه و گرنه برامون علامت منفي مي زنند!(گويا قراره براي بچه هاي خوب مهر "هزار آفرين " م بزنند كه تشويق بشن!)
اساتيد محترم 7و8 هم معارف و اخلاق درس ميدن (البته از نوع اسلاميش) و تا كنون هيچ نشانه اي دال بر وجود هر يك از مسائل فوق در ايشان ها(!!!) ديده نشده است!
اعوذ بالله من التحقيقات و الترجمات والاساتيد.
*************************
اي دير يافته! با تو سخن ميگويم
به سان ابر كه با توفان
به سان علف كه با صحرا
به سان باران كه با دريا
به سان پرنده كه با بهار
به سان درخت كه با جنگل سخن مي گويد.
زيرا كه من
ريشه هاي تو را دريافته ام.
زيرا كه صداي من
با صداي تو آشناست.
(احمد شاملو)