اين هفته ، هفته دفاع مقدس است/بود. گرچه شخصآ كلمه "جنگ" را به "دفاع مقدس" ترجيح مي دهم .شايد چون حس بيشتري را در شنونده بر مي انگيزد.متاسفانه در سالهاي اخير عده اي با كاناليزه كردن كليه مقولات مربوط به جنگ وبه نوعي ابراز مالكيت نسبت به آنها باعث فراموشي مفاهيم عميق و قابل توجه جنگ شده و تنها پوسته اي سطحي نگرانه و البته از فيلتر گذشته براي ما باقي گذاشته اند.
به نظر ميرسد كه شايد طبقه بندي مقولات مربوط به جنگ در كنار مقولات صرفآ مذهبي كار چندان صحيحي نباشد ، چرا كه پيامد مستقيم آن انحصاري شدن مفاهيم جنگ و بالتبع بي توجهي گسترده نسل هاي جديد به آرمانها و اهدافيست كه توانست عليرغم 8 سال سختي و فشار همه جانبه اين سرزمين را هم چنان سر پا نگه دارد.
متاسفانه چيزهايي كه امروز از شرايط سخت پدر و مادرانمان در سالهاي جنگ مي دانيم منحصر به فيلمها و كتابهايي ست كه غالبآ با رعايت كليشه هاي خاص به دست ما ميرسد.كليشه هايي كه نه تنها زمينه ارضاي حس كنجكاوي خواننده جوان را فراهم نميكند بلكه با چشم پوشي از بسياري نكات و تكيه بر نكاتي ديگر كه شايد به مذاق همه كس خوش نيايد ، مارا از ديني كه به گردنمان هست غافل مي سازد.
راست گفته اند كه : " اگر مي خواهي چيزي را نابود كني ، از آن بد دفاع كن."