Friday, September 19, 2003
بالاخره يه مطلبي پيدا شد كه توجه همه رو جلب كرد!!!!البته اون بحث شعرهاي عاشقانه و غم انگيز خودش يه بحث ديگه س كه فكر كنم بهتر باشه بذارمش براي بعد ولي در مورد خود عشق : فكر مي كنم شايد بد نباشه يه جور تغيير كاربري(!) توي عشق ايجاد كنيم . يعني اگه قبلآ عشق بهانه اي غصه خوردن بوده كاري كنيم كه دليلي بشه براي شاد بودن، چون به هر حال اين روز همه به اندازه كافي مشكلات بزرگ و كوچيك دارن و ديگه نيازي به غصه اضافي نيست، ضمن اينكه تقريبآ همه هم به احساس خوب دوست داشتن و احساس خوبتر دوست داشته شدن نياز داريم.
پس شايد بهتر باشه كه يه مقدار تو اون تفكر قالبي كه تحت عنوان عشق تو ذهنمون هست و مستقيم به طرف غم و غصه ميره تجديدنظر كنيم. البته قبول دارم كه شايد امكانش نباشه ولي حداقل شانسمونو كه ميتونيم امتحان كنيم؟!
احتمالآ بهترين نقطه براي شروع ، همونطوري كه sunnyman تو كامنت قبلي گفته بود ، فرق قائل شدن بين دوست داشتن و عشق ورزيدن هست، چون اغلب مشكل از جايي شروع ميشه كه اينا رو با هم قاطي ميكنيم.به نظرم با تفسير درست احساسات ، شادبودن راحتتر و و البته لذت بخش تر ميشه.
نظر شما چيه؟




Subscribe in a reader
0 Comments:

Post a Comment

 Subscribe in a reader

پیامهای قدیمی تر