موضوع انشا : بازديد از اولين نمايشگاه توانمندي هاي استان تهران
البته بر همگان واضح و مبرهن است كه تهران خيلي استان توانمندي مي باشد و ما كه در اين شهر زندگي ميكنيم حتمآ بايد از اين توانمندي ها آگاه باشيم تا بدانيم كه محيط زندگي ما چقدر توانمند مي باشد. من و دوستم هفته گذشته براي اينكه با توانمندي هاي شهرمان آشنا بشويم به نمايشگاه رفتيم . البته قبل از رفتن به آنجا از پدر و مادرهاي خود اجازه گرفتيم زيرا كه ما نبايد بدون اجازه بزرگترها بيرون برويم چون آنها عصباني مي شوند.من اين نمايشگاه را خيلي دوست داشتم چون مثل نمايشگاه فروش بهاره و كتاب نيست كه آدم مجبور بشود خيلي پياده راه برود و مي توانيم ماشين را تا نزديك سالن ها ببريم و جاي پارك هم زياد مي باشد .
ما در اين نمايشگاه توانمندي هاي زيادي ديديم ، يكي از مهم ترين انها يك شتر بود كه خيلي قشنگ و مهربان بود و من از آن خيلي خوشم آمد و ناراحت شدم كه چرا دوربين نداشتيم كه با آن عكس بيندازيم.ولي به جايش من آن شتر را خيلي ديدم و هر بار كه از يك سالن بيرون مي آمديم حتمآ به سراغ آن ميرفتيم.من شنيده بودم كه شتر خيلي حيوان كينه اي مي باشد ولي وقتي كه آن شتر را ديدم فهميدم كه خيلي مهربان است و حتي افسار آن را گرفتم و كشيدم تا كله اش پايين بيايد و توي چشمهايش نگاه كردم ولي اصلآ كينه اي نبود و من آن را ناز هم كردم و همه تعجب كرده بودند كه چرا من از آن شتر كه خيلي هم بزرگ بود نمي ترسيدم ولي پدرم به من گفته بود كه شتر ها آدم ها را نمي خورند و علف مي خورند ولي پدرهاي ديگران اين را به آنها نگفته بودند و همه از آن شتر مي ترسيدند و من هم كه به آنها گفتم شتر ها آدم نمي خورند باور نكردند چون من پدرشان نبودم.
يكي ديگر از توانمنديها 3 تا گاو بودند كه خيلي قشنگ بودند و من با يكيشان دوست شدم ولي او اخلاق بدي داشت و آن هم اين بود كه توي صورت مانفس مي كشيد و نبز بيني اش را كه خيس بود به همه جا ميماليد و من از اين كار او بدم آمد و با او قهر كردم.غير از اين توانمندي ها ،7-8 گوسفند هم بودند كه تكراري بودند چون من خيلي از آنها را قبلآ ديده بودم و چند تا سالن هم بود كه ما همه آنها را در2 ساعت ديديم و بسيار به ما خوش گذشت.
ما از اين نمايشگاه نتيجه گرفتيم كه تهران خيلي استان توانمندي مي باشد و من بايد به آن افتخار كنيم و نيز بايد از پدر و مادر و معلم خود تشكر كنيم كه ما را در يك محيط توانمند پرورش مي دهند تا بعدآ كه بزرگ شديم انسانهاي توانمندي شويم و به جامعه خود خدمت كنيم.